نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 8
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 0
  • كارشناس ۰۶:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
    0 0
    البته ايشان (سيد محمود) ا. علمای مشهد بود و سالهاست مرحوم شده است آن برادري كه در نجف ساكن است و تدريس مي كند، و تابستانها هم مشهد است آيت الله سيد هادي سيستاني است
  • ۰۶:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
    0 0
    أقا سید محمودروز یکشنبه 16 رمضان 1414 ق برابر با هشتم اسفند 1372 ش در سن شصت سالگی در مشهد مقدس، در جوار بارگاه منور امام رضا (ع) در صحن آزادی، جنب کفشداری شماره‌ی نه به خاک سپرده شد رحمت خدای بزرگ بر او باد. ا. حکایات ایشان: آیت الله حاج سید محمود (ره) أخوی حضرت آیت الله حاج سید علی سیستانی، حدود 10 سال پیش برای سید محمد تقی و شیخ غلامعلی عباسی از علمای مشهد تعریف می کرد که: چند روزی بود که یک حالت رضایتمندی و خرسندی از خودم در من ایجاد شده بود و هر کاری می کردم که این حالت را از خود دور کنم نمی شد، تا این که روزی جوانی 19-20 ساله در زد و وارد شد و گوشه اتاق نشست. من در دلم آمد که این جوان شاید با مادرش یا پدرش قهر کرده یا مثلا در دانشگاه قبول نشده یا بیکار است و یا این که خیلی مشکلات دارد و نمی داند چه کار کند و این جا پناه آورده، خوب است که یک خدمت جانانه ای به او بنمایم و حاجتش را حد امکان برآورده سازم. رفتم برایش چای آورده و گذاشتم جلویش. بعد رفتم که قندان را بیاورم، دیدم که قندان دارد به طرف آن جوان حرکت می کند و رفت و رفت تا رسید به کنار آن جوان و همان جا توقف کرد. من سر جایم نشستم و در دل با خود گفتم: لابد این قضیه تصادفی بوده یا علمی از علوم است که من خبر ندارم، وگرنه این جوان و آن حرف ها کجا! و اگر هم کار این جوان است باید بر من ثابت شود. فلذا عمامه ام را از سر برداشتم و زمین گذاشتم به این نیت که عمامه ام به طرف جوان حرکت کند، با کمال تعجب دیدم که عمامه ام حرکت کرد و رفت پهلوی قندان و جلوی جوان متوقف شد. ایشان ادامه داد، در دستم انگشتری بود که اسماء الحسنی رویش حرکت بود و خیلی باطن دار و چند تن از مراجع آن را به دست کرده بودند.آن را درآورده و به زمین نهادم به همان نیت قبلی که دیدم انگشتر به طرف جوان حرکت کرد و رفت و رفت تا کنار عمامه متوقف شد. جالب این بود که آن جوان سرش پایین بود و به جهت خاصی نگاه نمی کرد. خلاصه این که پس از مشاهده کردن این ماجرای شگفت انگیز و عبرت آمیز خیلی منقلب شدم و آن حالت غرور و رضایت مندی از وجودم زائل شد.
  • ۰۸:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
    0 0
    وهابيون نگاه به چهره نوراني فرزندان حضرت زهرا بكنيد وبه راه راست بپيونديد
  • ۰۹:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
    0 0
    خوب که چی؟
  • حب مسکو ۱۰:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
    0 0
    ای کاش این چنین علمای گمنامی با لبیک به درخواست ولی امر مسلمین در سفر اخیر به خراسان شمالی،حوزه علمیه بجنورد را در می یافتند!بالاخص ایشان به استان خراسان نیز منتسب هستند بجاست همچنانکه سید علی جد معظم آنها که بعنوان نخستین شخصی که به شهر مقدس مشهد مهاجرت کرد و در مدرسه مرحوم ملا محمد باقر سبزواری مستقر شد و از آنجا برای تکمیل درس خود به نجف اشرف مهاجرت نموده است ؛این میزبانی از جد بزرگوارشان را بالاخص در سبزوار بعنوان یکی از شهرهای خراسان شمالی به فال نیک بگیرند و به این استان مهاجرت کنند
  • ۱۱:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
    0 0
    العلماء باقون مابقی الدهر - سلام و صلوات برروح و جسم مطهر شان
  • ۱۲:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
    0 0
    تشكر از اين تصاوير كه در اختيار بازديد كنندگان قرار داديد
  • گير يک پيچ ۱۳:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
    0 0
    خب مجبور بودي کليک کني؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس